تراریخته و لزوم دفع ضرر محتمل
یکی از دلایل مخالفان محصولات مهندسی ژنتیک لزوم دفع ضرر محتمل است. این معادل با همان اصل احتیاط یا اصل پیشگیرانه «Precautionary principle» در حقوق غرب است. اما آیا استناد به این قاعده در چنین جایی درست است؟
ضرر محتمل دو گونه است. گاهی با چیزی روبروییم که شاهدی قطعی بر وجود ضرری است، گرچه ممکن است این ضرر پیش نیاید، اما شواهد وجود ضرر بهقدری است که عقلاء به این مقدار شواهد ترتیب اثر میدهند. مخالفان مهندسی ژنتیک، به ویژه مخالفان تراریخته، القاء میکنند که خطر قطعی وجود دارد یا دست کم شواهدی قطعی برای خطرهای محتمل وجود دارد.
یک فقیه نمیتواند بر اساس ادعای صِرف فتوا دهد. بنابر این، مخالفان باید مدارک قطعی بر ادعای خود بیاورند. این مدارک نمیتواند حاصل گزارشها، مصاحبهها و مقالات رسانههایی باشد که مأموریت اصلی آنان پرداختن به مسایل سیاسی یا اقتصادی باشد. بلکه باید مطالعهی علمی در خود موضوع انجام شود و نتیجهی این مطالعات یا اطلاعات جدیدی از محصولات تراریخته یا ارزیابی جدید از اطلاعات پیشین بوده و به نحو تفصیلی و با بیان جزییات دقیقاً نوع خطر یا ضرر قطعی یا محتمل را همراه با شدت خطر یا ضرر و نیز میزان احتمال خطر یا ضرر بیان کند.
این همان کاری است که تاکنون مخالفان محصولات تراریخته انجام ندادهاند.
در جهان امروز برخی از حوزههای دانشی و فناوری، راهبردی به شمار میآیند؛ مانند دانش و فناوری هستهای، دانش و فناوری هوا فضا، دانش و فناوری نانو و دانش و فناوریهای زیستی. در زیستشناسی و زیستفناوری یکی شاخههای بسیار مهم، شاخهی اصلاح ژنتیک و در این شاخه پیشرفتهترین مبحث، مبحث تراریخته است. این فناوری هماکنون در اقتصاد جهان نقش بسیار پر رنگی دارد و از سوی دیگر امنیت غذایی نیز به شدت تحت تأثیر این دانش قرار گرفته است و البته در آینده این نقش بسیار اساسی خواهد شد. به این جهت تلاشهای فراوانی برای ایجاد محدودیت در جهان سوم، نسبت به این دانش و فناوری انجام میگیرد.
دشمنان ما تلاش سنگینی کردند که دانش و فناوری هستهای را از ما بگیرند و متأسفانه تا حدودی هم موفق شدند. اما مقاومت آگاهانه و مؤمنانهی جامعهی ایران باعث شد که دست کم روی کاغذ متعهد به تعهداتی شوند. اما برای ایجاد محدودیت در دانشها و فناوریهای دیگر حتی همین مقدار هزینه را هم نمیخواهد بدهد. این بار طرح دشمن این است که ما خودمان با دست خودمان خود را محدود کنیم. آیا ضرورت ندارد با بصیرت بیشتر مراقب باشیم تا با دست خود بتون در قلب فناوری تراریخته نریزیم؟