قاعدهی تولی یا اخوت مؤمنان
یکی از دغدغههای بنیانگزاران و فرهنگبانان هر جامعهای ـ و به عبارتی، هر تمدنی ـ یافتن مبنایی برای وحدت اجتماعی در سطح خرد است.1 از آنجا که این محور ضامن بقای وحدت در سطح کلان است، برای هر جامعهای اهمیت اساسی دارد. حق تعالی برای ایجاد چنین مبنایی در جامعه سیاسی اسلامی مؤمنان را برادر همدیگر قرار داده است:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ (الحجرات : 10) مؤمنان فقط برادرند.
یعنی نسبت اساسی میان مؤمنان برادری است2. در واقع، حق تعالی در این آیه میان مؤمنان نسبت برادری اعتبار میکند و نسبتهای دیگری مانند هم نژادی و هم میهنی و هم زبانی را که در جوامع سیاسی معتبر است، در برابر این نسبت جدید کنار مینهد. این قاعده به صورت فقهی مبنای لازم برای تولی را فراهم میسازد که اساس تکوین جامعه سیاسی اسلامی و ارتباطات اجتماعی سیاسی در این جامعه است. همان گونه که حقوقی میان دو برادر واقعی برقرار است؛ برای این نسبت برادری اعتباری نیز حقوقی قرار داده شده است و روایات فراوانی به تبیین این حقوق اختصاص دارند. برای نمونه، امیراَلمومنین (علیه السلام) از رسول خدا (صلّى الله علیه و آله) نقل میکند که فرمود:
مسلمان بر گردن برادر خود سی حق دارد که جز با ادای آنها یا با عفو برادرش از این حقوق بری نمیشود: لغزشهایش را ببخشد؛ غمگسار اشکهایش باشد؛ زشتیهایش را بپوشاند؛ از افتادنش بازدارد؛ عذرش را بپذیرد؛ غیبتش را نپذیرد؛ همواره خیرخواهش باشد؛ دوستی صادقانهاش را حفظ کند؛ پیمانش را رعایت کند؛ ناخوشش را عیادت نماید؛ در مرگش حاضر شود؛ دعوتش را قبول کند؛ هدیهاش را بپذیرد؛ صلهاش را پاسخ دهد؛ بخششاش را سپاس گوید؛ به نیکی یاریاش نماید؛ نگهبان همسرش باشد؛ نیازش را برآورد؛ در خواستهاش پادرمیانی کند؛ در عطسهاش او را دعا کند؛ گمراهش را راه بنماید؛ سلامش را پاسخ دهد؛ با او نیکو سخن گوید؛ نعمت خود را به او خوب کند؛ قسماش را تصدیق کند؛ با دوستش دوستی کند و دشمنی نکند؛ چه ستمگر باشد، چه ستمدیده، یاریاش کند، یاریاش در ستمگری به این است که او را از ستم کردن باز دارد و یاریاش در ستمدیدگی به این است که به او در گرفتن حقاش کمک کند؛ او را ترک نکند؛ او را به خفت نیفکند؛ هر خیری برای خود میخواهد، برای او نیز بخواهد و هر شری بر خود نمیپسندد، بر او نیز نپسندد. امیرالمؤمنین (علیه السلام) سپس فرمود: از رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم که هر کس از شما چیزی از حقوق برادرش برگیرد که او آن را مطالبه میکند، در روز قیامت میان آن دو قضاوت میشود.3
1محور این وحدت در سطح کلان اجتماعی، ولایت در جامعه سیاسی اسلامی است.
2علامه طباطبایی(ره) نیز از این آیه همین استنباط را دارد (المیزان، ج18، ص315) اما بنابر برداشت برخی دیگر از مفسران مفهوم آیه این است که تنها مؤمنان برادرند و رابطه برادری میان مؤمن و کافر یا میان کافران وجود ندارد (برای نمونه ن.ک: فخر رازی، تفسیر مفاتیح الغیب، ج10، ص106، دار احیاء التراث العربیة، 1420ق، چاپ سوم). اگر چه این سخن فی حد نفسه درست است، سیاق آیه با حصر خبر سازگارتر است تا حصر مبتدا؛ چنان که از اشارات علامه در المیزان به دست میآید.
3بحار الأنوار، ج 71، ص 236.