سیاست پرهزینه و کمبهرهسازی کفر و نفاق در فقه سیاسی
تاریخ بشریت همواره از کفر و نفاق در رنج بوده است. اما نکته این است که چرا بشر پذیرای کفر و نفاق است؟ کفر و نفاق منافعی در این دنیا به همراه دارند؛ همان گونه که دین و ایمان نیز با منافعی در همین دنیا همراه است. اگرچه دین و ایمان افزون بر منافع دنیایی، منافع اخروی را نیز در پی دارد؛ اما بشر به واسطهی طبیعت بی شکیب و راحتطلب خویش آن را انتخاب میکند که هزینهی کمتر دنیایی داشته باشد و آسانتر به دست آید. تجربهی تاریخی بشر نشان میدهد، شیاطین جنّ و انس برای گسترش کفر و نفاق در پی آنند که دینمداری را پرهزینه و سخت و کمبهره کنند و در برابر کفر و نفاق را کمهزینه و آسان و سودمند نمایند.
حق تعالی در برابر این سیاست شیاطین، مؤمنان را مأمور میکند که سیاست پرهزینه و کمبهره سازی کفر و نفاق، و آسان و سودمند سازی دینمداری را در جامعه خویش در پیش گیرند. آیات زیادی دلالت بر این نکته دارند. از جمله آیاتی که مؤمنان را مأمور میسازند سیاست پرهزینه سازی کفر و نفاق را در پیش بگیرند، آیات زیر است:
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فیهَا اسْمُهُ وَ سَعى فی خَرابِها أُولئِکَ ما کانَ لَهُمْ أَنْ یَدْخُلُوها إِلاَّ خائِفینَ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْیٌ وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ (البقرة : 114)
کیست ستمکارتر از آن که نگذاشت در مسجدهاى خدا نام او را یاد کنند و در ویرانى آنها کوشید؟ اینان را نرسد که در مساجد درآیند، مگر بیمناک و هراسان آنان را در این جهان، خوارى و رسوایى و در آن جهان عذابى بزرگ است.
إِن فَأَمَّا الَّذینَ کَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذاباً شَدیداً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرینَ (آلعمران : 56)
اما کسانی که کفر ورزیدند، در دنیا و آخرت به سختی عذابشان کنم و یارانی نخواهند داشت.
ما جَزاءُ الَّذینَ یُحارِبُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً أَنْ یُقَتَّلُوا أَوْ یُصَلَّبُوا أَوْ تُقَطَّعَ أَیْدیهِمْ وَ أَرْجُلُهُمْ مِنْ خِلافٍ أَوْ یُنْفَوْا مِنَ الْأَرْضِ ذلِکَ لَهُمْ خِزْیٌ فِی الدُّنْیا وَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ عَظیمٌ (المائدة : 33)
جز این نیست که سزای کسانی که با خدا و فرستادهی او میجنگند و در زمین به تباهی میکوشند این است که آنان را بکشند یا بر دار کنند یا دستها و پاهایشان را بر خلاف یکدیگر ببرند یا از آن سرزمین بیرونشان کنند. این است خواری و رسوایی برای آنان در این جهان، و در آن جهان عذابی بزرگ دارند.
لَهُمْ عَذابٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَقُّ وَ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ واقٍ (الرعد : 34)
برای آنان در زندگی دنیا عذابی است، و البته عذاب آخرت دشوارتر است، و برای آنان در برابر خدا هیچ نگهدارندهای نیست.
در این آیات و همانندهای این آیات که بسیاراند، کفار و منافقان، علاوه بر آخرت عذاب به عذاب دنیا نیز تهدید شدهاند. این عذاب دنیایی، اگرچه یک بخش تکوینی دارد؛ اما شامل مجازاتهای تشریعی وضعی نیز میشود. پذیرش این نکته که همین مجازاتها مصداق عذاب الهی در دنیا است، ممکن است برای ذهن برخی بیگانه باشد؛ اما چنان که به ویژه در «مائده، 33» به صراحت آمده، خزی دنیا همان مجازاتهای ذکر شده در آیه شریفه است. هم چنین در «بقره، 114» نیز که آمده منافقان باید ترسان وارد مسجد شوند، این مؤمنان هستند که باید محیط را برای آنان محیط ترس سازند؛ زیرا آشکار است که محیط مسجد به خودی خود منافقان را نمیترساند. بسیاری از مفسران نیز در تفسیر این آیات به در ذکر مثال برای عذاب دنیایی، مجازاتهای تشریعی را برشمردهاند.
اما مجازاتها لازم نیست که همواره مجازات رسمی باشند؛ بلکه چنان چه از مطالعات اجتماعی نیز به دست میآید، مجازاتهایی نیز هستند که غیر رسمیاند. مجازات رسمی حکم رسمی ـ مانند قانون مصوب در جوامع امروزی ـ صورت معین ـ همچون حبس، شلاق، جریمه مالی، اعدام و تبعید ـ و مجری رسمی ـ مانند قوهی قضاییه در جوامع امروزی ـ دارند. اما مجازات غیر رسمی هیچ یک از این ویژگیها را ندارند، اگر چه مشروعیت دارند. مجازاتهای غیر رسمی به وسیلهی عموم مردم قابل اجرایند و صور بسیار متعددی دارند ـ از یک اخم گرفته تا طرد اجتماعی با قهر یا تخریب منزلت اجتماعی با بردن آبرو ـ و از قبل معین شده نیستند. مجازاتهای رسمی جنبهی حقوقی و قضایی دارند، اما مجازاتهای غیر رسمی جنبهی اجتماعی و فرهنگی دارند. مجازاتهای غیر رسمی اغلب اثری به مراتب قویتر از مجازاتهای رسمی در پرهزینه سازی ناهنجاریهای اجتماعی دارند.
آنچه در «مائده، 33» ذکر شده، مجازات رسمی است، ولی مقتضای «بقره، 114» مجازات غیر رسمی است. نمونهی دیگر مجازات غیر رسمی مشروع، فتوای فقیهان در باره استحباب ترک مراوده با تارک الصلاة است.1 به هر حال، این آیات نشان دهندهی این هستند که حق تعالی، علاوه بر اراده تکوینی، اراده تشریعی نیز بر عذاب کفار و منافقان دارد و این اراده تشریعی باید به دست مؤمنان محقق شود، به گونهای که جامعه بشری برای کفر و نفاق ناامن و پرهزینه شود.
1برای نمونه فقها فَتوا دادهاند که مستحب است با تارک الصلاة مسجد در غذا شریک نشوند، در کارها با او مشورت نکنند و همسایه او نگردند و با دختران او ازدواج نکنند و کسی را نیز به ازدواج او در نیاورند.(آیةالله شیخ محمد علی اراکی، ، المسائل الواضحة، مکتب الأعلام الإسلامی، چاپ اول، 1414ق).
خوشحال میشیم سری به ماهم بزنید.