موقعیت رهبری و کارویژههای آن از دیدگاه آیةالله خامنهای
موقعیت رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران موقعیت ویژهای است. رهبر فقیهی باتقوا و سیاستمدار است که مقام ولایت را تصدی کرده است. در اصل پنجاه و هفت قانون اساسی آمده است: «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتاند از: قوهی مقننه، قوهی مجریه و قوهی قضاییه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آیندهی این قانون اعمال میگردند».
اما تنها موقعیت قانونی و رسمی آن موقعیت رهبری را ویژه نمیکند؛ بلکه رابطهی خاص قلبی رهبری با امت اسلامی در آن نقش اساسی دارد. از دیدگاه آیةالله خامنهای، این رابطهی محبتآمیز میان رهبر و ملت، در میدانهای مختلف گرهگشا و باز کنندهی راهها است و به همین جهت دشمن نیز به آن حساس شده است.1 به همین جهت، از نهادهایی چون سپاه انتظار دارد «ارتباط معنوی را با نقطه و مرکز رهبری و ولایت حفظ بکند»2.
منشأ این رابطهی قلبی میان رهبر و مردم در ایران، توقع خاص مردم از ولی فقیه است. ولی فقیه، رهبرىِ معنوی و تعهّد معنوی دارد3 و به این جهت، خبرگان و مردم از او توقّع دارند که حتی یک گناه نکند.4 در حقیقت، اساسیترین و محوریترین مفهوم و معنای ولایت فقیه جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است.5 ایمان مذهبی رهبری بینظیری به وجود میآورد و میزان استحکام و اقتدار معنوی رهبری به اندازه دینداری و ایمان و معنویت او است؛ به تعبیر دیگر اقتدار او، به خاطر تدین و پایبندی عمیق و محکم به دین و به ایمان دینی و جذبهی معنویاش است.6
منشأ توقع عدم گناه از رهبری، جایگاه دینی ولایت فقیه است که از روایات اهل بیت (عَلَیْهِمُ السَّلَامُ) برداشت شده است. در توقیع مشهور معتبر آمده است: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ»7. بنابر این، ولی فقیه نمایندهی امام زمان (عَلَیْهِ السَّلَامُ) است و کارکرد اساسی جعل ولایت برای فقیه، همسان با منشأ جعل امامت برای ائمهی حق است. امام صادق (عَلَیْهِ السَّلَامُ) میفرماید:
قَرَأْتُ فِی کِتَابِ أَبِی الْأَئِمَّةِ فِی کِتَابِ اللَّهِ إِمَامَانِ إِمَامُ هُدَى وَ إِمَامُ ضَلَالِ، فَأَمَّا أَئِمَّةُ الْهُدَى فَیُقَدِّمُونَ أَمْرَ اللَّهِ قَبْلَ أَمْرِهِمْ وَ حُکْمَ اللَّهِ قَبْلَ حُکْمِهِمْ؛ وَ أَمَّا أَئِمَّةُ الضَّلَالِ، فَإِنَّهُمْ یُقَدِّمُونَ أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَمْرِ اللَّهِ وَ حُکْمُهُمْ قَبْلَ حُکْمِ اللَّهِ، اتِّبَاعاً لِأَهْوَائِهِمْ وَ خِلَافاً لِمَا فِی الْکِتَابِ.8
در کتاب پدرم خواندم امامان در کتاب خدا دو دستهاند: امام هدایت و امام ضلالت. امامان هدایت امر خدا را بر امر خود و حکم خدا را بر حکم خود مقدم میدارند. اما امامان گمراهی، از روی پیروی از هواهای خود و بر خلاف آنچه در کتاب خدا است، هدایت امر خود را بر امر خدا و حکم خود را بر حکم خدا مقدم میدارند.
امام رضا (عَلَیْهِ السَّلَامُ) نیز در خطبهای طولانی در باب امامت میفرماید:
إِنَّ الْإِمَامَةَ هِیَ مَنْزِلَةُ الْأَنْبِیَاءِ وَ إِرْثُ الْأَوْصِیَاءِ. إِنَّ الْإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللَّهِ وَ خِلَافَةُ الرَّسُولِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ مَقَامُ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلَامِ) وَ مِیرَاثُ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ (عَلَیْهِما السَّلَامِ). إِنَّ الْإِمَامَةَ زِمَامُ الدِّینِ وَ نِظَامُ الْمُسْلِمِینَ وَ صَلَاحُ الدُّنْیَا وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِینَ. إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِی وَ فَرْعُهُ السَّامِی. بِالْإِمَامِ تَمَامُ الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصِّیَامِ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ وَ تَوْفِیرُ الْفَیْءِ وَ الصَّدَقَاتِ وَ إِمْضَاءُ الْحُدُودِ وَ الْأَحْکَامِ وَ مَنْعُ الثُّغُورِ وَ الْأَطْرَافِ. الْإِمَامُ یُحِلُّ حَلَالَ اللَّهِ وَ یُحَرِّمُ حَرَامَ اللَّهِ وَ یُقِیمُ حُدُودَ اللَّهِ وَ یَذُبُّ عَنْ دِینِ اللَّهِ وَ یَدْعُو إِلَى سَبِیلِ رَبِّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ الْحُجَّةِ الْبَالِغَةِ.9
امامت منزلت پیامبران و ارث جانشینان آنان است. همانا امامت خلافت خدا و خلافت رسول او (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ اله وَ سَلَّمَ) و مقام امیرالمؤمنین (عَلَیْهِ السَّلَامُ) و میراث حسن و حسین (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) است. همانا امامت زمام دین، و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است. امامت ریشه رشد کنندهی اسلام و شاخهی پرثمر آن است. تمامیت نماز، زکات، روزه، حج، جهاد و زیاد گشتن غنیمت و صدقات و اجرای حدود و احکام و حفظ مرزها و حدود آن با امامت است. اما حلال خدا را حلال و حرام آن را حرام میکند و حدود خدا اقامه کرده و از دین دفاع نموده و با حکمت و پند نیکو و حجت رسا مردم را به راه پروردگارش میخواند.
آیةالله خامنهای، شرط هدایت و زعامت امت اسلامی را همان چیزهایی خواهد میداند که شخصیت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، مظهر آنها است: تقوا، تدین، پایبندی مطلق به دین، ملاحظهی غیر خدا و غیر راه حق را نکردن، بیپروا در راه خدا حرکت کردن، برخورداری از علم، برخورداری از عقل و تدبیر، برخورداری از قدرت عزم و اراده10. اهمیت این نکات در اندیشهی سیاسی شیعه کاملاً روشن است. بر همین اساس، وی تصریح میکند مشروعیت ولایت برای فقیه مشروط به پایبندی او بر احکام الهی است و اگر رهبر نسبت به آرمانها و قوانین اسلامی، از لحاظ نظری یا عملی، بیقید شود، از مشروعیت افتاده و اطاعت او نه تنها بر کسی واجب نمیشود؛ بلکه جایز نیست.11 لزوم نظارت بر رهبری نیز برای آگاهی از تداوم تعهد وی و اطمینان از مشروعیت ولایت او است.12 بر این اساس، آیةالله خامنهای تصریح دارد که حکم ولایت، با همهی شعب و شاخههایی که از آن متشعب است، بر عناوینی که در شرایط لحاظ شده، جعل شده است، نه برای اشخاص و با زوال عناوین، ولایت از شخص نیز زایل میشود13. به تعبیر دیگر وی: «رهبری هم یک شخص نیست. یک آدم، یک طلبه، یک على خامنهای، یا علی خامنهایهای فراوان دیگری که هستند، نیست. رهبری یک عنوان، یک شخصیت و یک حقیقت برگرفتهی از ایمان و محبت و عشق و عاطفهی مردم و یک آبرو است.»14 به همین جهت آیةالله خامنهای از رهبری با عنوان «دستگاه هدایت»15 و «مرکز هدایت عمومی»16 نام میبرد.
بنابر این «هدف و هویّت و مسئولیت اساسی رهبری، دفاع از کلیّت نظام و حفظ نظام است»17.به تعبیر دیگر، پاسداری و دیدهبانىِ حرکت کلی نظام به سمت هدفهای آرمانی و عالیاش، مهمترین و اساسیترین نقش ولایت فقیه است تا در این مجموعهی پیچیده و درهمتنیدهی تلاشهای گوناگون حرکت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها پیش نیاید و انحراف به چپ و راست پیدا نشود و به همین جهت است که ضوابط معنوی علم، تقوا و درایت برای آن لازم میشود.18
هم چنین، آیةالله خامنهای موقعیت رهبری در ایران را موقعیت حل مشکلات لاعلاج و عبور از توطئهی دشمنان میداند.19 به علاوه، رهبری دینی عاملی مهم در اتصال اجزای ملت و احساس یکپارچگی همگانی است.20 این ویژگی، رهبری را عاملی اساسی در پیروزیهای بزرگ این ملت قرار داده است؛ نعمتی که پیش از انقلاب از آن برخوردار نبود و البته مشکل اساسی ملل تحت ستم دیگر نیز نبودِ چنین رهبریای است.21
حضرت آیةالله خامنهای، با توجه به موقعیت رهبریاش، برای تبیین وظایف و اختیارات رهبری به قانون اساسی تمسک می کند.22 برای نمونه در جایی میگوید: «مهمترین کار رهبری عبارت است از تعیین سیاستهای کلان کشور؛ یعنی آن چیزهایی که جهتگیری کشور را مشخّص میکند؛ که همهی قوانین، مقرّرات و عملکردها باید در این جهت باشد. حضور رهبری در همهی بخشهای کشور، به معنای حضور سیاستهای رهبری است که باید با دقّت اجرا شود.»23 وقتی گفته میشود همهی نهادها و قوای کشور، زیر نظر رهبریاند؛ یعنی همه قوای سهگانه باید در چارچوب سیاستهای رهبری برنامهریزی کنند و سیاستهای اجرایىِ خودشان را تنظیم نمایند24 و هماهنگکنندهی سه قوّه و فصل الخطاب در اختلافات آنان است؛ اما در هیچ کار اجرایی، در هیچ یک از قوا، دخالت مستقیم نداشته و ندارد.25 یعنی رهبری علاوه بر این که به اختلافات بین قوا رسیدگی میکند، مسئول حفظ این قوا از هر گونه انحراف و مقابله با هر حرکتهایی معارض اهداف نظام اسلامی است که احیاناً از قوای سه گانه آغاز شود.26 وی در جایی فرایند سیاستگزاری توسط رهبری را توضیح میدهد.27
1بیانات، دیدار مهمانان خارجی دههی فجر و قشرهای مختلف مردم در روز نیمه شعبان (1371/11/18).
2بیانات، مراسم ششمین دورهی فرماندهی و ستاد دانشگاه امام حسین (علیه السلام) (1368/08/29).
3بیانات، دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران (1379/04/19).
4بیانات، دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران (1379/04/19).
5بیانات، مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) (1383/03/14).
6بیانات، دیدار با اعضای ستاد پیگیری قطعنامهی 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد (1370/09/30).
7محمد بن على ابن بابویه (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص484، اسلامیه، تهران، چاپ دوم، 1395ق (اما پیشامدهای روزگار، در آنها به راویان احادیث ما رجوع کنید که آنان نمایندهی من بر شما و من نمایندهی خدایم).
8محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد (صلی الله علیه و آله)، ، مکتبة الحیدری، ایران، قم، چاپ اول، 1404 ق.
9الکافی، ج1، ص200.
10بیانات، دیدار اقشار مختلف مردم قم در سالروز عید سعید غدیر خم (1385/10/18).
11بیانات، مراسم هفدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) (1385/03/14).
12بیانات، جلسهی پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (1379/12/22).
13بیانات، دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری (1383/06/31). به نظر میرسد این رأی از نظریهی خطابات قانونی امام خمینی (ره) در علم اصول تفریع شده باشد. رک: جعفر سبحانی تبریزی، تهذیب الاصول (تقریرات اصول امام خمینی «ره»)، ج2، ص 219، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول، 1381.
14بیانات، دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران (1379/04/19).
15بیانات، اجتماع بزرگ فرماندهان «نیروی مقاومت بسیج» سراسر کشور در دومین روز از «هفتهی بسیج» (1372/08/30).
16بیانات، دیدار با ائمهی جمعهی سراسر کشور (1369/03/07).
17بیانات، دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران (1379/04/19).
18بیانات، مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) (1383/03/14).
19بیانات، جمع بسیجیان به مناسبت هفتهی بسیج (1376/09/05).
20بیانات، دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران (1379/04/19).
21بیانات، اجتماع بزرگ فرماندهان «نیروی مقاومت بسیج» سراسر کشور در دومین روز از «هفتهی بسیج» (1372/08/30).
22بیانات، جلسهی پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (1379/12/22).
23بیانات، اجتماع بزرگ مردم اصفهان (1380/08/08).
24بیانات، جلسهی پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (1379/12/22).
25وی مکرر به این وظیفه اشاره کرده است؛ از جمله: بیانات، اجتماع بزرگ مردم مشهد و زائران حرم مطهر امام رضا (عَلَیْهِ السَّلَامُ)؛ و نیز: بیانات، مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) (1383/03/14)؛ و بیانات، دیدار دانشجویان نخبه، برتران کنکور و فعالان تشکلهای سیاسی فرهنگی دانشگاهها (1386/07/17).
26بیانات، دیدار اعضای ستادهای نماز جمعهی سراسر کشور (05/ 05/ 1381).
27بیانات،، دیدار استادان و دانشجویان قزوین، (1382/09/26).
موقعیت رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران موقعیت ویژهای است. رهبر فقیهی باتقوا و سیاستمدار است که مقام ولایت را تصدی کرده است. در اصل پنجاه و هفت قانون اساسی آمده است: «قوای حاکم در جمهوری اسلامی ایران عبارتاند از: قوهی مقننه، قوهی مجریه و قوهی قضاییه که زیر نظر ولایت مطلقه امر و امامت امت بر طبق اصول آیندهی این قانون اعمال میگردند».
اما تنها موقعیت قانونی و رسمی آن موقعیت رهبری را ویژه نمیکند؛ بلکه رابطهی خاص قلبی رهبری با امت اسلامی در آن نقش اساسی دارد. از دیدگاه آیةالله خامنهای، این رابطهی محبتآمیز میان رهبر و ملت، در میدانهای مختلف گرهگشا و باز کنندهی راهها است و به همین جهت دشمن نیز به آن حساس شده است.1 به همین جهت، از نهادهایی چون سپاه انتظار دارد «ارتباط معنوی را با نقطه و مرکز رهبری و ولایت حفظ بکند»2.
منشأ این رابطهی قلبی میان رهبر و مردم در ایران، توقع خاص مردم از ولی فقیه است. ولی فقیه، رهبرىِ معنوی و تعهّد معنوی دارد3 و به این جهت، خبرگان و مردم از او توقّع دارند که حتی یک گناه نکند.4 در حقیقت، اساسیترین و محوریترین مفهوم و معنای ولایت فقیه جایگاه مهندسی نظام و حفظ خط و جهت نظام و جلوگیری از انحراف به چپ و راست است.5 ایمان مذهبی رهبری بینظیری به وجود میآورد و میزان استحکام و اقتدار معنوی رهبری به اندازه دینداری و ایمان و معنویت او است؛ به تعبیر دیگر اقتدار او، به خاطر تدین و پایبندی عمیق و محکم به دین و به ایمان دینی و جذبهی معنویاش است.6
منشأ توقع عدم گناه از رهبری، جایگاه دینی ولایت فقیه است که از روایات اهل بیت (عَلَیْهِمُ السَّلَامُ) برداشت شده است. در توقیع مشهور معتبر آمده است: «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَى رُوَاةِ حَدِیثِنَا فَإِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ»7. بنابر این، ولی فقیه نمایندهی امام زمان (عَلَیْهِ السَّلَامُ) است و کارکرد اساسی جعل ولایت برای فقیه، همسان با منشأ جعل امامت برای ائمهی حق است. امام صادق (عَلَیْهِ السَّلَامُ) میفرماید:
قَرَأْتُ فِی کِتَابِ أَبِی الْأَئِمَّةِ فِی کِتَابِ اللَّهِ إِمَامَانِ إِمَامُ هُدَى وَ إِمَامُ ضَلَالِ، فَأَمَّا أَئِمَّةُ الْهُدَى فَیُقَدِّمُونَ أَمْرَ اللَّهِ قَبْلَ أَمْرِهِمْ وَ حُکْمَ اللَّهِ قَبْلَ حُکْمِهِمْ؛ وَ أَمَّا أَئِمَّةُ الضَّلَالِ، فَإِنَّهُمْ یُقَدِّمُونَ أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَمْرِ اللَّهِ وَ حُکْمُهُمْ قَبْلَ حُکْمِ اللَّهِ، اتِّبَاعاً لِأَهْوَائِهِمْ وَ خِلَافاً لِمَا فِی الْکِتَابِ.8
در کتاب پدرم خواندم امامان در کتاب خدا دو دستهاند: امام هدایت و امام ضلالت. امامان هدایت امر خدا را بر امر خود و حکم خدا را بر حکم خود مقدم میدارند. اما امامان گمراهی، از روی پیروی از هواهای خود و بر خلاف آنچه در کتاب خدا است، هدایت امر خود را بر امر خدا و حکم خود را بر حکم خدا مقدم میدارند.
امام رضا (عَلَیْهِ السَّلَامُ) نیز در خطبهای طولانی در باب امامت میفرماید:
إِنَّ الْإِمَامَةَ هِیَ مَنْزِلَةُ الْأَنْبِیَاءِ وَ إِرْثُ الْأَوْصِیَاءِ. إِنَّ الْإِمَامَةَ خِلَافَةُ اللَّهِ وَ خِلَافَةُ الرَّسُولِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ) وَ مَقَامُ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ (عَلَیْهِ السَّلَامِ) وَ مِیرَاثُ الْحَسَنِ وَ الْحُسَیْنِ (عَلَیْهِما السَّلَامِ). إِنَّ الْإِمَامَةَ زِمَامُ الدِّینِ وَ نِظَامُ الْمُسْلِمِینَ وَ صَلَاحُ الدُّنْیَا وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِینَ. إِنَّ الْإِمَامَةَ أُسُّ الْإِسْلَامِ النَّامِی وَ فَرْعُهُ السَّامِی. بِالْإِمَامِ تَمَامُ الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصِّیَامِ وَ الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ وَ تَوْفِیرُ الْفَیْءِ وَ الصَّدَقَاتِ وَ إِمْضَاءُ الْحُدُودِ وَ الْأَحْکَامِ وَ مَنْعُ الثُّغُورِ وَ الْأَطْرَافِ. الْإِمَامُ یُحِلُّ حَلَالَ اللَّهِ وَ یُحَرِّمُ حَرَامَ اللَّهِ وَ یُقِیمُ حُدُودَ اللَّهِ وَ یَذُبُّ عَنْ دِینِ اللَّهِ وَ یَدْعُو إِلَى سَبِیلِ رَبِّهِ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ الْحُجَّةِ الْبَالِغَةِ.9
امامت منزلت پیامبران و ارث جانشینان آنان است. همانا امامت خلافت خدا و خلافت رسول او (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ اله وَ سَلَّمَ) و مقام امیرالمؤمنین (عَلَیْهِ السَّلَامُ) و میراث حسن و حسین (عَلَیْهِمَا السَّلَامُ) است. همانا امامت زمام دین، و صلاح دنیا و عزت مؤمنان است. امامت ریشه رشد کنندهی اسلام و شاخهی پرثمر آن است. تمامیت نماز، زکات، روزه، حج، جهاد و زیاد گشتن غنیمت و صدقات و اجرای حدود و احکام و حفظ مرزها و حدود آن با امامت است. اما حلال خدا را حلال و حرام آن را حرام میکند و حدود خدا اقامه کرده و از دین دفاع نموده و با حکمت و پند نیکو و حجت رسا مردم را به راه پروردگارش میخواند.
آیةالله خامنهای، شرط هدایت و زعامت امت اسلامی را همان چیزهایی خواهد میداند که شخصیت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، مظهر آنها است: تقوا، تدین، پایبندی مطلق به دین، ملاحظهی غیر خدا و غیر راه حق را نکردن، بیپروا در راه خدا حرکت کردن، برخورداری از علم، برخورداری از عقل و تدبیر، برخورداری از قدرت عزم و اراده10. اهمیت این نکات در اندیشهی سیاسی شیعه کاملاً روشن است. بر همین اساس، وی تصریح میکند مشروعیت ولایت برای فقیه مشروط به پایبندی او بر احکام الهی است و اگر رهبر نسبت به آرمانها و قوانین اسلامی، از لحاظ نظری یا عملی، بیقید شود، از مشروعیت افتاده و اطاعت او نه تنها بر کسی واجب نمیشود؛ بلکه جایز نیست.11 لزوم نظارت بر رهبری نیز برای آگاهی از تداوم تعهد وی و اطمینان از مشروعیت ولایت او است.12 بر این اساس، آیةالله خامنهای تصریح دارد که حکم ولایت، با همهی شعب و شاخههایی که از آن متشعب است، بر عناوینی که در شرایط لحاظ شده، جعل شده است، نه برای اشخاص و با زوال عناوین، ولایت از شخص نیز زایل میشود13. به تعبیر دیگر وی: «رهبری هم یک شخص نیست. یک آدم، یک طلبه، یک على خامنهای، یا علی خامنهایهای فراوان دیگری که هستند، نیست. رهبری یک عنوان، یک شخصیت و یک حقیقت برگرفتهی از ایمان و محبت و عشق و عاطفهی مردم و یک آبرو است.»14 به همین جهت آیةالله خامنهای از رهبری با عنوان «دستگاه هدایت»15 و «مرکز هدایت عمومی»16 نام میبرد.
بنابر این «هدف و هویّت و مسئولیت اساسی رهبری، دفاع از کلیّت نظام و حفظ نظام است»17.به تعبیر دیگر، پاسداری و دیدهبانىِ حرکت کلی نظام به سمت هدفهای آرمانی و عالیاش، مهمترین و اساسیترین نقش ولایت فقیه است تا در این مجموعهی پیچیده و درهمتنیدهی تلاشهای گوناگون حرکت نظام، انحراف از هدفها و ارزشها پیش نیاید و انحراف به چپ و راست پیدا نشود و به همین جهت است که ضوابط معنوی علم، تقوا و درایت برای آن لازم میشود.18
هم چنین، آیةالله خامنهای موقعیت رهبری در ایران را موقعیت حل مشکلات لاعلاج و عبور از توطئهی دشمنان میداند.19 به علاوه، رهبری دینی عاملی مهم در اتصال اجزای ملت و احساس یکپارچگی همگانی است.20 این ویژگی، رهبری را عاملی اساسی در پیروزیهای بزرگ این ملت قرار داده است؛ نعمتی که پیش از انقلاب از آن برخوردار نبود و البته مشکل اساسی ملل تحت ستم دیگر نیز نبودِ چنین رهبریای است.21
حضرت آیةالله خامنهای، با توجه به موقعیت رهبریاش، برای تبیین وظایف و اختیارات رهبری به قانون اساسی تمسک می کند.22 برای نمونه در جایی میگوید: «مهمترین کار رهبری عبارت است از تعیین سیاستهای کلان کشور؛ یعنی آن چیزهایی که جهتگیری کشور را مشخّص میکند؛ که همهی قوانین، مقرّرات و عملکردها باید در این جهت باشد. حضور رهبری در همهی بخشهای کشور، به معنای حضور سیاستهای رهبری است که باید با دقّت اجرا شود.»23 وقتی گفته میشود همهی نهادها و قوای کشور، زیر نظر رهبریاند؛ یعنی همه قوای سهگانه باید در چارچوب سیاستهای رهبری برنامهریزی کنند و سیاستهای اجرایىِ خودشان را تنظیم نمایند24 و هماهنگکنندهی سه قوّه و فصل الخطاب در اختلافات آنان است؛ اما در هیچ کار اجرایی، در هیچ یک از قوا، دخالت مستقیم نداشته و ندارد.25 یعنی رهبری علاوه بر این که به اختلافات بین قوا رسیدگی میکند، مسئول حفظ این قوا از هر گونه انحراف و مقابله با هر حرکتهایی معارض اهداف نظام اسلامی است که احیاناً از قوای سه گانه آغاز شود.26 وی در جایی فرایند سیاستگزاری توسط رهبری را توضیح میدهد.27
1بیانات، دیدار مهمانان خارجی دههی فجر و قشرهای مختلف مردم در روز نیمه شعبان (1371/11/18).
2بیانات، مراسم ششمین دورهی فرماندهی و ستاد دانشگاه امام حسین (علیه السلام) (1368/08/29).
3بیانات، دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران (1379/04/19).
4بیانات، دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران (1379/04/19).
5بیانات، مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) (1383/03/14).
6بیانات، دیدار با اعضای ستاد پیگیری قطعنامهی 598 شورای امنیت سازمان ملل متحد (1370/09/30).
7محمد بن على ابن بابویه (شیخ صدوق)، کمال الدین و تمام النعمة، ج2، ص484، اسلامیه، تهران، چاپ دوم، 1395ق (اما پیشامدهای روزگار، در آنها به راویان احادیث ما رجوع کنید که آنان نمایندهی من بر شما و من نمایندهی خدایم).
8محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمّد (صلی الله علیه و آله)، ، مکتبة الحیدری، ایران، قم، چاپ اول، 1404 ق.
9الکافی، ج1، ص200.
10بیانات، دیدار اقشار مختلف مردم قم در سالروز عید سعید غدیر خم (1385/10/18).
11بیانات، مراسم هفدهمین سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) (1385/03/14).
12بیانات، جلسهی پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (1379/12/22).
13بیانات، دیدار با اعضای مجلس خبرگان رهبری (1383/06/31). به نظر میرسد این رأی از نظریهی خطابات قانونی امام خمینی (ره) در علم اصول تفریع شده باشد. رک: جعفر سبحانی تبریزی، تهذیب الاصول (تقریرات اصول امام خمینی «ره»)، ج2، ص 219، مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول، 1381.
14بیانات، دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران (1379/04/19).
15بیانات، اجتماع بزرگ فرماندهان «نیروی مقاومت بسیج» سراسر کشور در دومین روز از «هفتهی بسیج» (1372/08/30).
16بیانات، دیدار با ائمهی جمعهی سراسر کشور (1369/03/07).
17بیانات، دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران (1379/04/19).
18بیانات، مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) (1383/03/14).
19بیانات، جمع بسیجیان به مناسبت هفتهی بسیج (1376/09/05).
20بیانات، دیدار مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی ایران (1379/04/19).
21بیانات، اجتماع بزرگ فرماندهان «نیروی مقاومت بسیج» سراسر کشور در دومین روز از «هفتهی بسیج» (1372/08/30).
22بیانات، جلسهی پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (1379/12/22).
23بیانات، اجتماع بزرگ مردم اصفهان (1380/08/08).
24بیانات، جلسهی پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (1379/12/22).
25وی مکرر به این وظیفه اشاره کرده است؛ از جمله: بیانات، اجتماع بزرگ مردم مشهد و زائران حرم مطهر امام رضا (عَلَیْهِ السَّلَامُ)؛ و نیز: بیانات، مراسم پانزدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) (1383/03/14)؛ و بیانات، دیدار دانشجویان نخبه، برتران کنکور و فعالان تشکلهای سیاسی فرهنگی دانشگاهها (1386/07/17).
26بیانات، دیدار اعضای ستادهای نماز جمعهی سراسر کشور (05/ 05/ 1381).
27بیانات،، دیدار استادان و دانشجویان قزوین، (1382/09/26).