شاخصههای هویت اسلامی از منظر کلامی
ارکان هویت اسلامی با توحید، نبوت و امامت تألیف میشود. اما باز هم تأکید میشود آنچه مد نظر یک سیاستگذار باید باشد، هویت نهادی است، نه هویت حقوقی. هویت نهادی در ملکات، حالات، احساسات، تصمیمها و رفتارهای شخص ظهور و بروز دارد و برای شخص بسیار مهم است که در جامعه با این هویت به عنوان یک کس شناخته شود. بسیاری از روایات به چنین ظهور و بروزی توجه دارند. این شاخصهها را با توجه به موضوع پژوهش به دو قسم عمومی و ویژهی هویت انقلابی تقسیم میکنیم؛ البته با توجه به این نکتهی مهم که این تقسیم تنها تقسیمی اعتباری است. اهمیت بحث از شاخصها در دو امر است: 1) سیاستهای تعریف هویت اسلامی انقلابی بر محور این شاخصها است؛ 2) ارزیابی هویت جامعه و موفقیت سیاستها با این سیاستها ممکن است.
هر کسی با امری تناسب و هماهنگی دارد که هماهنگ با هویتش است؛ به همین جهت امام صادق (عَلَیْهِ السَّلَامُ) در صحیحهای این شاخصه را برای شناخت مؤمن ارایه میدهد: «مَنْ سَرَّتْهُ حَسَنَتُهُ وَ سَاءَتْهُ سَیِّئَتُهُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ»1. در واقع، اگرسیئه به حد معصیت رسد، نشانهی عدم ایمان و خروج از هویت اسلامی است؛ چنان که به سند صحیح امام باقر (عَلَیْهِ السَّلَامُ) از رسول خدا (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ اله وَ سَلَّمَ) نقل میکند: «لَا یَزْنِی الزَّانِی حِینَ یَزْنِی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ، وَ لَا یَسْرِقُ السَّارِقُ حِینَ یَسْرِق فَهُوَ مُؤْمِنٌ، إِذَا فَعَلَ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ خَرَجَ مِنْهُ رُوحُ الْإِیمَانِ»2. امام صادق از امیرالمؤمنین (علیهما السلام) نیز نقل میکند: «إِنَ الشَّکَّ وَ الْمَعْصِیَةَ فِی النَّارِ لَیْسَ مِنَّا وَ لَا إِلَیْنَا»3.
هویت حقوقی زمانی هویت نهادی میشود که شخص این هویت را بر هویات دیگر ترجیح دهد و حاضر باشد برای آن هزینه پرداخت کند. بنابر این، تلاش برای دستیابی به هویت اسلامی، حفظ، تعمیق و گسترش آن نیز شاخصهای اساسی برای هویت اسلامی است؛ به حدی که دست برداشتن از این تلاش در حکم خروج از هویت اسلامی است. هم چنین، محتوا و ساختار دین اسلام چنان است که جز با رضایت نمیتوان آن را پذیرفت: «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ ( البقرة : 256)». اختیار در پذیرش آن، فطرتاً مستلزم قبول مسئولیت در برابر آن است و البته حق تعالی نیز این مسئولیت را خواسته است. تلاش برای حفظ، تعمیق و گسترش هویت اسلامی از نتایج این استلزام فطری است. از روایات محاسبهی نفس که در به اسناد متعدد و الفاظ متنوع مورد تأکید معصومان (عَلَیْهِمُ السَّلَامُ) بوده است: «لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِی کُلِّ یَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اسْتَزَادَ اللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَیِّئاً اسْتَغْفَرَ اللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَیْهِ»4 میتوان تأکید بر حفظ و تعمیق هویت اسلامی را درک کرد. هم چنین، گسترش این هویت در سطح جامعه نیز حاصل دو سیاست کلان شرعی «امر به معروف و نهی از منکر» و «حُسن معاشرت» است.5 حُسن معاشرت سیاستی است که در شریعت اسلام برای گسترش هویت اسلامی تدوین شده است. این سیاست نیز به حد تواتر معنوی در روایات آمده است و برای نمونه دو روایت نقل میشود. امام صادق (عَلَیْهِ السَّلَامُ) میفرماید:
یَا شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ اعْلَمُوا أَنَّهُ لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یَمْلِکْ نَفْسَهُ عِنْدَ غَضَبِهِ وَ مَنْ لَمْ یُحْسِنْ صُحْبَةَ مَنْ صَحِبَهُ وَ مُخَالَقَةَ مَنْ خَالَقَهُ وَ مُرَافَقَةَ مَنْ رَافَقَهُ وَ مُجَاوَرَةَ مَنْ جَاوَرَهُ وَ مُمَالَحَةَ مَنْ مَالَحَهُ یَا شِیعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ اتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ.6
1الکافی، ج2، ص232. هر کس که کار نیکش او را مسرور و کار بدش او را ناراحت کند، مؤمن است.
2عده اى از علماء، الأصول الستة عشر، اصل درست بن منصور، ص293، مؤسسة دار الحدیث الثقافیة، قم، چاپ اول، 1423ق؛ کافی، ج2، ص32 و ج5، ص123، من لایحضره الفقیه، ج4، ص22، الخصال، ج2، ص608، عیون اخبار الرضا، ج2، ص125، تهذیب الاحکام، ج6، ص371. زناکار در زمانی که مؤمن است، زنا نمیکند و سارق در زمانی که مؤمن است، سرقت نمیکند و آنگاه که چنین کند، روح ایمان از او بیرون رود.
3عبد الله بن جعفر حمیرى، قرب الإسناد، مؤسسة آل البیت (عَلَیْهِمُ السَّلَامُ)، قم، چاپ اول، 1413ق؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص259. شک و معصیت در آتش است، نه از ما است و به سوی ما.
4الکافی، ج2، ص453.
5با توجه به برخی وجوه امر به معروف و نهی از منکر، به این مسئله در شاخصههای ویژهی هویت انقلابی اشاره میشود.
6الکافی، ج2، ص637. ای شیعهی آل محمد، بدانید کسی که هنگام خشم بر خود مالک نباشد و برای آن که با او همنشین شود، همنشینی خوب نباشد و برای آن که با او همخو گردد، خوش اخلاق نباشد و برای آن که با او رفیق شود، رفاقت خوب نکند و برای آن که با او همسایه شود، همسایهی خوب نشود و برای آن که با او خوش مزگی کند، خوشمزگی نکند، از ما نیست.